وقتی از آسمون ها پنبه میاد
دل من سکوت رو فریاد میزنه
همه جا سپید میشه
نرم و لطیف
دل من تنگ میشه و
هی می باره
نمیشه سکوت رو فریاد بزنم
آخه دلتنگی دیگه توی دلم جا نمیشه
میخوام از جاده بگم و لحظه های بی کسی
از همه فاصله ها که زیر این برف سپید قایم میشه
همه جا ساکته و من تو دلم قیامته
میخوام از چشمات بگم که واس من نهایته
برف میاد گوله گوله...دلم چقدر یخ کرده
همه جا ساکته اما گوش من عادت کرد
موضوعات مرتبط: آرامش ، عشق ، زندگی ، آرزو ، زندگی ما آدما ، ،
برچسبها: آسمون , اشک , تنهایی , عاشق , سکوت , دلتنگی , چشام , ترنم باران ,
تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1392 | 21:41 | نویسنده : spring girl |